خواسته های انگلیسی در مذاکرات ژله ائی: سفر نه چندان موفق جرمی هانت به تهران
خلاصه: سفر جرمی هانت بیشتر یک حرکت سیاسی از سوی طرف انگلیسی و برای کسب امتیازاتی از ایران بود برای تقویت چهره داخلی و خارجی انگلیس و کمک به دولت محافظه کار خانم ترزا می که با قضیه برگزیت دست و پنجه نرم میکند. این سفر به این دلیل که طرف انگلیسی فکر میکرد ایران در شرایطی که بیشتر در صدد حل مشکلات ناشی از خروج ترامپ از برجام و آغاز دور تازه ائی از تحریمها بوده و حاضر به دادن امتیازاتی است بدون آنکه بتواند امتیازاتی کسب کند دستاورد چندانی نداشت. اصولا” کار دیپلماتیک با انگلیسها بدلبل روحیات روانشناختی آنها بسیار زمان بر و طولانی و سخت است و نمیتوان به راحتی با آنها به توافق رسید که در این مصاحبه یاداشت توضیح داده ام.
متن: جرمی هانت وزیر خارجه انگلیس،سه شنبه گذشته یک سفر یک روزه رسمی به تهران داشت. اگر چه برنامه اعلام شده این سفر حول محور مسائل منطقه ای و مخصوصا یمن بود ولی با مصاحبه هائی که قبل از انجام سفر انجام گرفت می شد اینگونه برداشت کرد که انگلیسی ها این سفر را در راستای تحقق نیازهای داخلی شان در دستور کار قرار داده بودند و طرف ایرانی نیز یا زمان سفر را به دلیل ضعف دولت انگلیس مناسب نمیداند و یا خواسته های طرف اگلیسی آنچنان بالاست در حالیکه توان برآوردن خواسته ایران را ندارد. زیرا شب قبل از انجام سفر جرمی هانت به تهران مواضعی از جانب آقای ظریف وزیر امور خارجه ایران مطرح شد که در آن نسبت به انجام سفر نوعی تشکیک احساس می شد هر چند وزارت خارجه انگلیس با صدور بیانیه ای بر انجام سفر تاکید کرد بود. اگر این دو موضع گیری دو کشور را کنار هم بگذاریم نشان می داد که طرف ایرانی خیلی امیدوار به انجام و یا مفید بودن سفر نبوده و یا حتی خود را برای عدم اجام سفر آماده کرده است. اما از سوی دیگر اگر چه طرف ایرانی خیلی خوشبین به انجام سفر و نتایج آن نبود طرف انگلیسی علاقه مند به انجام سفر بود.
در توضیح موضع ضعف دولت انگلیس باید اشاره کرد که دولت محافظه کار انگلیس به نخست وزیری خانم ترزا می از وضعیت و شرایط خوب داخلی هم از منظر توازن قوا درون و بیرون دولت و حزب و هم برآورده کردن خواست مردمی که موافق خروج از اتحادیه اروپا هستند برخوردار نیست و دچار مشکلاتی است که مهمترین نتیجه آن بلاتکلیفی برگزیت و ایجاد و تداوم اختلافات داخلی گسترده میان موافقین و مخالفین خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا است که حتی دولت را تا لبه فروپاشی هم پیش برده اند و اگر کشمکش بین مخالفین و موافقین کمی تداوم پیدا می کرد دولت ایشان دوام نمی آورد و بحث فروپاشی دولت و صدور رای عدم اعتماد به خانم می بعنوان رهبر حزب محافظه کار و عدم توانائی ادامه کار بعنوان نخست وزیر کلید می خورد. هرچند این مسئله در حال حاضر نیز مطرح است و دولت محافظه کار این خطر را احساس می کند.
اما علاوه بر موارد مذکور که هر کدام به نوبه خود زمینه انجام و مفید بودن سفر را تخریب میکرد مصاحبه تند همراه با خط و نشان کشیدن وزیر خارجه انگلیس قبل از ورود به تهران بود. وی گفت “باید افراد بیگناه دو تابعیتی بریتانیایی ایرانی که در ایران زندانی هستند، به جمع خانوادههای خود باز میگردند. با پیام روشنی برای سران کشور وارد ایران میشوم و زندانی کردن افراد بیگناه نباید به عنوان اهرم دیپلماتیک استفاده شود”. این سخنان هم زمینه سفر را تخریب کرد و هم میتوانست پاسخی به تشکیک سفر از سوی همتایش باشد و تلاشی بود برای رسانه ائی کردن خواست دولت انگلیس و قدمی برای بهره برداری داخلی در نزد افکار عمومی انگلیس تا مردم را به موقعیت محکم دولت محافظه کار امیدوار سازد. از این رو می شود اینگونه نتیجه گیری کرد نسبتاگ قطعی کرد که آنچه را که انگلیسی ها می خواستند به آن دست یابند مورد قبول طرف ایرانی نبود و یا اینکه طرف ایرانی احساس می کرد در این شرایطی که دولت انگلیس قرار دارد و یا حاضر به پرداخت مابه ازا و یا توجه به خواستهای ایران نیست این سفر نمی تواند مفید باشد.
پس نیازهای طرف انگلیسی اول مسئله یمن و استفاده از نفوذ ایران بر انصارالله بود تا یک زمینه مثبتی برای فعالیت بین المللی دولت انگلیس و تاثیر گذاری بر مسائل منطقه ائی فراهم کند و دوم مسئله آزادی زندانیان دو تابیعیتی به ویژه خانم نازنین زاغری بود که در کنار موقعیتی که در اثر اقدامات انگلیس در ارائه پیش نویس آتش بس یمن در شورای امنیت بتواند امتیاز مثبتی برای دولت محافظه کار باشد. از سوی دیگر طرف ایرانی انتظار داشت هم مطالبات ایران از انگلیس در مورد پول تانکهای چیفتن اصلاح شده که تحویل ایران نشده نقد و پرداخت شود و هم انگلیس تاثیر ویژه ای روی سازوکار ویژه اتحادیه اروپا برای نجات برجام موسوم به SPV ( (Special Program Vehicleداشته باشند. بنابراین نمایندگان ایران و انگلیس هر یک با خواسته ای مشخص در تهران در مقابل هم قرا گرفتند. هر چند مواضعی که در پیش، طول و پایان این سفر بیان شد، نشان داد که این سفر از نظر توجه به دغدغه ها و نیازهای طرفین خیلی موفقیت آمیز نبود. ولی اگر از یک منظر دیگری به این مسئله نگاه کنیم با توجه به اینکه ایران و انگلیس روابط بسیار متناوب و دارای فراز و فرودی از قبیل عدم اعتماد به یکدیگر دارند برداشتن هر کدام از این قدم های کوچک می تواند به نزدیک کردن دیدگاه ها و درک متقابل مفید باشد و اگر در هر سفری بخشی از این دغدغه ها و مشکلات و دلایل پایین و بالا شدن روابط دوجانبه مورد بررسی و مذاکره قرار گیرد در دراز مدت می تواند موثر واقع شود.
یعنی هر چند باز شدن برخی گره ها در این روابط و رفع نیازهای دو طرف تا حدود زیادی نیازمند برداشتن گام های موثر از جانب دو طرف است. به طور نمونه در مسئله خانم زاغری که در پایان سفر هم آزاد نشدن ایشان به عنوان یک گلایه خیلی جدی از طرف وزیر خارجه انگلیس مطرح شد و حتی در میان سفر وزیر خارجه انگلیس تهدید به آغاز جنگ جهانی از خاورمیانه در مقایسه با لطماتی که ایران در جنگ اول جهانی دیدف سفر را در انظار عمومی بیشتر تلخ کرد! و دیگر هیچ کس انتظار نداشت دو وزیر خارجه مصاحبه مطبوعاتی مشترک داشته باشند و دستاوردهای خود از این سفر را بیان کنند!
لازم میدانم اشاره کنم اگر دولت انگلیس آماده باشد که به دغده های ایران توجه کند میتوان امیدوارم بود که پرونده خانم زاغری هم با نگرشی انساندوستانه مورد توجه قرار گیرد تا ایشان که مادر فرزندی است نیز بیش از این از وی دور نباشد. اما به هر حال قوه قضاییه هم بر اساس ادله، شواهد و اسنادی این محکومیت را صادر کرده است. من نه تخصص لازم را دارم و نه به محتوای پرونده آشنائی دارم اما به هر صورت فوه قضاییه هر کشوری تحفضات خاص خود را دارد که خیلی علاقه مند نیست موارد قضایی را وارد بده بستان های سیاسی و دیپلماتیک کند. این مسئله در همه کشورها صادق است و به نوعی قوه قضاییه استقلال خاص خود را دارد و بطور واقعی نیز باید آنرا اعمال کند. البته این به آن معنا نیست که ما نمی توانیم ساز و کاری تعبیه کنیم که هم موارد مورد نظر قوه قضاییه صورت بگیرد و هم تسهیلات انسانی به وجود بیاید که در راستای اجرای حکم باشد. یعنی می شود با ظرفیت نگاه بشردوستانه به وضعیت خانم زاغری این پرونده را مورد بررسی قرار داد و از منظر حقوق کنسولی و قرار دادهای بین کشورها و یا مقررات بین المللی با اصالت دادن به حکم صادره و همراه با اخذ تضمینهای لازم از دولت انگلیس از جمله عدم تکرار و یا عذر خواهی این دولت خاتمه داد.
ولی این مسئله باید مورد توجه قرار گیرد که هم دولت انگلیس معمولا” از تامین خواستهای طرف ایرانی استنکاف نموده و هم جمهوری اسلامی ایران یکسری مطالباتی نزدیک به ۴۰ سال از انگلیس دارد که هنوز طرف مقابل حاضر به روشن کردن وضعیت آن نیست. یعنی پولی که پرداخت شده است بابت خرید تانک های چیفتن اصلاح شده متاسفانه به دلیل بدعهدی طرف انگلیس نه تانک ها تحویل شده و نه تا به امروز وجوه آن بازگردانده شده است. بنابراین این یک پرونده باز ۴۰ ساله بین ایران و انگلیس است. در حالی که طول پرونده خانم زاغری حدود دو سال بیش نیست.
اگر دو کشور با حسن نیت به دغدغه های هم توجه کنند و بخواهند بازی را با نتیجه برد – برد به پایان برسانند می توانند تسهیلاتی در هر زمینه ای برای طرف مقابل در نظر بگیرند. کما اینکه ما ۴۰ سال است که از طرف انگلیسی درخواست داریم پول مردم ایران که بابت خرید تانک ها نزد انگلیسی ها باقی مانده است را به جمهوری اسلامی بازگرداند که آنها هر بار با طرح دلایل مختلف از پاسخ به این درخواست شانه خالی می کنند . طبیعی است که با این روش نمی شود هیچ مسئله ای را بین دو کشور حل کرد. بنابراین این ایران و انگلیس متاسفانه به دلیل بی اعتمادی و فراز و فرودی که در روابط دو جانبه و مسائل منطقه ائی و بین المللی داشته اند و حتی قطع روابط در مقاطعی نتوانسته اند تا به حال به یک روش خوبی برای حل مسائل خود دست یابند. که البته این مسئله به دو دلیل به طرف انگلیسی باز می گردد و کار دیپلماتیک را با آنها سخت می کند. نخست تبختر انگلیسی به گونه ای که فکر می کند که آفتاب در سرزمین های بریتانیا غروب نمی کند و دوم کار سخت با انگلیسی ها به گونه ای که دیپلمات های انگلیسی در زمینه کار دیپلماتیک و به نتیجه رساندن یک مذاکره بسیار غیر منعطف و سختگیر هستند. به این معنا که یک پروسه ای با انگلیسی ها تا مرحله ای جلو می رود ولی در وسط و یا ختی نزدیک به پایان کار و اخذ نتیجه و نوشتن پیش نویس صورتجلسه موارد مورد تفاهم، عناصر میز مذاکره و دستور کار آن توسط آنها تغییر می کند و دوطرف ناچارند دومرتبه همه چیز را از اول طراحی کنند. اساسا فرهنگ “مذاکره دیپلماتیک” با انگلیسی ها دائما اختراع چرخ از اول است و همین دو مسئله یعنی “نگاه از موضع بالا و زله ائی بودن مذاکرات” سبب شده است که حل مشکلات بین دو کشور و کاهش تنشهای موجود بین دو کشور غیر ممکن و بعضا” تا حدود زیادی سخت شده و در چرخه دور باطل قرار گیرد.
منبع: هفته نامه صدا شماره ۶۹۹ شنبه سوم اذرماه ۱۳۹۷ صفحه ۱۶ و ۱۷ (مصاحبه یاداشت).