دادگاه لاهه و مخالفت با یکجانبهگرایی؟!
وبلاگ > تاجیک، نصرت اله – قدم اول پیروزی حقوقی ایران بر آمریکا در لاهه فرصت خوبی برای سیاست خارجی و تلاش هدفمند برای تقویت اردوگاه حامیان خود و کشورهایی است که مخالف روشهای سلطهگرایانه و یکجانبهگرایی ترامپ در روابط بینالملل هستند.البته بر جو روانی مسائل داخلی نیز بیتاثیر نبوده و باعث اعتماد بیشتر مردم به سیاستهای همزیستی مسالمتآمیز دولت و تعامل و همکاری با جامعه جهانی است. استفاده از فرصتهای سیاسی،حقوقی و اقتصادی بینالمللی نظیر شرکت رئیسجمهور در مجمع عمومی و نیز عضویت در پیمانهای منطقهای و بینالمللی و استفاده از ظرفیتهای حقوقی آنهادرکنار محدودیتها که طبع زیست بینالمللی است،فواید بسیاری نیز دارد و نباید لحظهای از شناخت ریشهها و رصد اوضاع و تحولات بینالمللی و تعامل با آن غفلت کرد. رای لاهه جواب مثبت به این رویکرد و “نه” به انزوا، هنجارشکنی قلدرها و ائتلاف نقزنها و واپسگرایان خارجی و داخلی است.
نصرتالله تاجیک در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی مینویسد: سخنان رئیس جمهور ایران جدید و متین بود و ادب دیپلماتیک را رعایت کرد و برای جلوگیری از سوء استفاده ترامپ برای اتخاذ ژست صلح خواهانه در مذاکره را نبست و او را در بستر چند جانبه گرائی و رعایت قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت این سازمان به مذاکره فراخواند.
سخنان غلوآمیز رئیس جمهوری آمریکا در هفتاد و سومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل که باعث خنده همراه با تمسخر حضار شد، بی ادبانه و تند علیه ایران بود اما نکته جدیدی نداشت و تکرار حرف های گذشته اش بود که با واکنش منفی عموم مردم ایران و کاربران فضای مجازی مواجه شد. کی و کِی باورش می شد که رئیس جمهوری آمریکا در سازمان ملل با خنده استهزاء آمیز روبه رو شود؟! جدای از ویژگی های روانی و شخصیتی ترامپ و از جمله شیرین عقلی اش، او مرتجع ترین رئیس جمهوری آمریکاست.
در حالی که بعد از جنگ دوم جهانی اقتصاد دنیا در پرتو همکاری بین المللی بر اساس تئوری مزیت نسبی شکل گرفته است او به دنبال انزوا گرائی اقتصادی و بازگشت به اوائل قرن بیستم و دوران حتی قبل از موج سوم فن آوری بوده و صرفا توجه به قدرت صنعتی و کشاورزی تحت شعار آمریکا اول دل خوش کرده و طرفداران خود را در میان کارگران سفید این دو قشر انتخاب کرده است. او با انتخاب مسیر یک جانبه گرائی مشکلش فقط مخالفت با دستاوردهای اوباما و از جمله برجام نیست بلکه او در ظاهر رعایت منافع ملی آمریکائیان با هر گونه موافقتنامه ای که در راستای منافع دو قشر مذکور نباشد مخالف است!
اما سخنان رئیس جمهور ایران جدید و متین بود و ادب دیپلماتیک را رعایت کرد و برای جلوگیری از سوء استفاده ترامپ برای اتخاذ ژست صلح خواهانه در مذاکره را نبست و او را در بستر چند جانبه گرائی و رعایت قطعنامه ۲۲۳۱شورای امنیت این سازمان به مذاکره فراخواند. سازمان ملل و نهادهایش حاصل از دست رفتن انسانهای بی گناهی در جهان طی دو جنگ جهانی اول و دوم مخصوصا اروپا بود. این سازمان برای مدیریت چالش های بزرگ جهانی و تلاش برای ساختن جهانی سازمندتر و آرام تر که نماد یک تفکر ریشهدار متکی به همکاری های بینالمللی و چندجانبهگرایی بود پایه گذاری شد.
سازمان ملل متحد یکی از دست آوردهای چندجانبهگرایی و همکاری کشورها درصحنه بینالمللی برای برقراری صلح و امنیت و جلوگیری از جنگ و خونریزی در سال ۱۹۴۵ بر ویرانههای جنگ جهانی دوم بنا شد تا از بشریت و دست آوردها و تمدنش در مقابل خطر از سرگیری جنگهای مشابه جلوگیری کند. و متاسفانه ترامپ با اقداماتش به ابتدای قرن بیستم برگشته است. زیرا از همان ابتدا رسالت این سازمان حفظ صلح و ثبات در جهان و گسترش مناسبات دوستانه بین کشورها بود و منشورش بر احترام به حقوق بشر استوار است و از تمام کشورهای جهان دعوت میکند که مشکلات اقتصادی، اجتماعی، بشردوستانه و فرهنگی را با همکاری یکدیگر حل کنند.
ولی رویکرد و روش ترامپ بی خاصیت کردن این سازمان و ترویج ملیگرایی مفرط و به راه اندازی درگیری بین کشورهاست. نهاد قبلی که سازمان ملل متحد جایگزین آن شد جامعه ملل نام داشت که پس از جنگ جهانی اول تأسیس شد و هدفش پیشگیری از وقوع یک جنگ دیگر بود، ولی وقتی نتوانست از آغاز جنگ جهانی دوم در پایان دهه ۱۹۳۰ جلوگیری کند در سال ۱۹۴۶ منحل شد و لذا نخبگان، محققین، سیاستمداران و دولتمردانی که دل در گرو چند جانبه گرائی دارند نباید اجازه دهند آن تجربه تکرار شود.
متاسفانه حضور ترامپ در دولت امریکا که هم کشوری است بدون سابقه تاریخی خیلی زیاد در سیاست خارجی که نهایتا به بعد از جنگ اول جهانی برمی گردد و هم از منظر رویکردی بعد از دهه ها سیاست تجارت آزاد جهانی، قصد دارد با نقض مقررات سازمان تجارت جهانی، آمریکا را به پشت مرزهای خود برگرداند. بعلاوه او در صدد نسخه پیچی برای سایرین بوده تا جهان را هر چه بیشتر به دوران مرزهای بسته تجاری و جنگ وتخاصمهای ناسیونالیستی برگردانده تا ضمن حفاظت آمریکا در پشت مرزهای بسته نیم نگاهی نیز به منابع سایر ملتها داشته باشد.
در این میان یکی دیگر از موارد نقض مقررات این سازمانها که توسط ترامپ شدت گرفته علاوه بر جنگ تعرفه ها با اروپا و چین، انجام تحریم علیه دولتهای مخالف امریکا و سوء استفاده از قدرت سیاسی و اقتصادی برای تحمیل اراده خود به کشورهای ضعیف و آسیب پذیر است. تحریم کشورها عموما باعث تضعیف بیشتر اقشار محروم، کم درآمد، ضعیف و آسیب پذیر جامعه و نا کارآمدی جامعه مدنی شده و باعث ایجاد فساد و فروپاشی اجتماعی میشود. حداقل چنین وضعیتی باعث انباشت ترس، ناامیدی، کینه، خشم، نفرت و بی اعتمادی به نظامی عادلانه و پاسخگو بوده که گرایشها و گروههای تروریستی از آن تغذیه میکنند.
از چنین جامعهای در دراز مدت نه تنها نمی توان انتظار داشت که تغییر مثبت و سازنده در میان آحاد جامعه خود ایجاد کند بلکه چنین جامعه ای می تواند برای جامعه جهانی در آینده خطر آفرین باشد. اما مهمتر از همه و تکمیل کننده آنها تحریم با توسعه و رواج فساد همزاد است که مسبب اصلی آن ترامپ است. زیرا اعمال تحریم و روشهای دور زدن آن باعث عمومی شدن فساد، خروج منابع از چرخه تولید و زایش شده و به فقیر شدن بیشتر اقشار آسیب پذیر می انجامد!
در چنین اوضاعی و برای کاهش اثرات تخریبی تحریمها و ترجمه عملی از گفتمان غالب چندجانبهگرایی ارائه شده رئیس جمهور توجه به ۲ نکته ضروری است:
۱- رعایت چندجانبهگرایی برای اینکه بتواند سایر کشورها را در اردوگاه ما و علیه ترامپ نگه داشته و او همچنان منزوی بماند ملزوماتی در رعایت استاندارد زندگی مردم و حکمرانی خوب دارد که باید راه کار عملیاتی آن طراحی و اجرا شود تا اثرات خود را در سیاست داخلی و تنظیمات خارجی نشان دهد.
۲- توجه به انسجام ملی از طریق عمومی کردن مشارکت همهجانبه سیاسی اقتصادی اجتماعی و حذف دایرههای خودی و غیرخودی، حاکمیت تفکر سیاسی که مصالحه هسته اصلی آن است و رعایت منافع ملی و مصالح عامه که همگی کمک بزرگی به دولت برای تمشیت امور جاری مردم و جلوگیری از تشدید بحرانهای سیاسی اجتماعی خواهد شد.
منبع: دیپلماسی ایرانی مورخ ۹۷.۷.۴ با عنوان “چندجانبهگرایی در مقابل یکجانبهگرایی: نکاتی چند درباره چگونگی غلبه بر گفتمان ترامپ” و اضافه نمودن خلاصه.