نصرت‌الله تاجیک،‌ سفیر پیشین ایران در اردن درگفت‌وگو با همشهری از گزینه‌های ایران در سیاست خارجی برای مقابله با آمریکا سخن گفته است

با کشورهای عربی پروژه‌های مشترک تعریف کنیم

با شروع‌ ماه آبان، حرف و حدیث‌هایی برای اثر‌گذاری تحریم‌هایی که قرار است حدود ۱۳روز دیگر عملیاتی شود، بالا گرفته است. از سویی دولت معتقد است آمریکا هر کاری که می‌توانسته تا به امروز انجام داده و ۱۳آبان دیگر کار ویژه‌ای نمی‌تواند انجام دهد، از سوی دیگر عده‌ای معتقدند فشار‌های اساسی هنوز باقی مانده و قرار است شرایط بعد از این سخت‌تر شود. با این حال بخش مهمی از سیاست‌های کشورمان در این حوزه، علاوه بر کار اقتصادی و توجه به تولید در داخل، مربوط به سیاست خارجی و گفت‌وگوهای سیاسی با سایر کشورهاست. اولویت‌های دیپلماسی، راه‌های خنثی‌سازی‌ طرح‌های آمریکا برای ضربه به کشور و هزینه‌زدایی از رفتارهای بین‌المللی کشورمان، محورهای گفت‌وگوی همشهری با نصرت‌الله تاجیک، دیپلمات و سفیر پیشین کشورمان در اردن است. گفت‌وگوی ما و او را در ادامه می‌خوانید.

با نزدیک‌شدن به موعد ۱۳آبان و تحریم‌های نفتی آمریکا، تیم دولت معتقدند اتفاق فوق‌العاده‌ دیگری قرار نیست رخ دهد و در مقابل برخی معتقدند که با شروع تحریم‌ها، فشار‌ها بر مردم افزایش پیدا می‌کند. تجربه شما در روابط بین‌الملل کدام نظریه را اثبات می‌کند؟
واقعیت این است که آمریکایی‌ها در این ۴۰سال هر کاری از دستشان برمی‌آمده، انجام داده‌اند. این فشارها همیشه ثابت نبوده است و با تغییر دولت‌ها در آمریکا تغییر کرده و شدت و ضعف پیدا کرده، اما خب، بالاخره همیشگی بوده است. با وجود این، برخی‌ دولت‌ها در آمریکا این نظریه را دنبال می‌کردند که ایران را باید حفظ کنند.

خب، این سؤال مطرح می‌شود که چرا آمریکا در دوره‌ای مایل بود ایران را حفظ کند؟ 
به‌نظر من به‌خاطر حفظ توازن منطقه‌ای آنها تمایل به این کار داشتند.

درخصوص دولت فعلی ترامپ و تحریم‌های ۱۳آبان پیش‌بینی شما چیست؟
واقعیت این است که تحریم‌­های ۱۳آبان بی‌اثر نخواهد بود. در این رابطه باید دقیق بحث کنیم. اینکه می‌گوییم تحریم‌ها بلا‌اثر نخواهد بود‌، به دو علت است؛ یک علت آن مربوط به عامل رسانه‌ای و روانی است و علت دیگر آن مربوط به عملیات‌های اجرایی و مدیریتی در داخل کشور است.

شما سال‌ها سفیر کشورمان بودید و به‌عنوان یک دیپلمات خوب شناخته می‌شوید. سؤال من به‌طور روشن این است که با توجه به قواعد سیاسی در سازوکار نظام بین‌الملل آیا امکان کاهش بیشتر فروش نفت ایران و حتی صفر‌کردن آن در این مقطع از زمان وجود دارد؟ آیا امکان فشار بیشتر سیاسی وجود دارد؟ 
فارغ از مسائل روانی که به آن می‌پردازیم، این را هم باید بگوییم که خیلی از پالایشگاه‌های دنیا کارشان را با نفت ایران تنظیم کرده‌اند. از سوی دیگر، ایران هم بارها گفته است که دستش خالی نیست و گزینه‌های زیادی برای فروش نفت خود و ممانعت از عدم‌فروش آن دارد. اینجا یک نکته مهمی است که مربوط به انتقال پول فروش نفت به ایران است. خب، این مسئله اساسی است که باید ببینیم چه اتفاقی قرار است بیفتد و آیا امکان انتقال پول فروش نفت و صادرات به ایران وجود خواهد داشت یا خیر.

در فضای رسانه‌ای و سیاسی کشور، چه کارهایی باید می‌شد و نشده است که شما آنقدر بر آن اصرار دارید که باید در آن خصوص اقداماتی صورت بگیرد؟
در قضایای نرخ دلار همه دیدیم که افزایش یکباره نرخ ارز عاملی روانی داشت. مردم احساس می‌کردند که ارزش پولشان کم شده است. خب، هجوم مردم به هر بازاری با نقدینگی موجود خودش تنش ایجاد می‌کند. اما این همه ماجرا نیست. همانطور که گفتیم، علاوه بر عامل روانی، عامل اجرایی و عملیاتی در کشور هم نقش اساسی دارد. تازمانی که مسئولان کشور به مردم واقعیت‌ها را نگویند و راهکارهای اقتصادی خودشان را به مردم ارائه نکنند، مردم هم امیدوار نمی‌شوند و هم امیدی برای آینده‌شان ندارند. با گفتار‌درمانی که کار درست نمی‌شود. باید طرح داد، طرح را عملیاتی کرد و آن را دنبال کرد‌ و از همه مهم‌تر مردم را هم از طرح‌های امید‌آفرین آگاه ساخت. مثلا مردم بدانند که ما در آینده با همه شرایط بد درآمد خوبی داریم و قرار است با این در‌آمد چه کارهایی برای کشور صورت بگیرد. اینها را به مردم بگوییم.

کارشناسان، یکی از راهکار‌ها برای رشد کشور در شرایط تحریمی را دیپلماسی اقتصادی می‌دانند. مولفه‌های این عنصر را شما چگونه ارزیابی می‌کنید؟
دیپلماسی اقتصادی ملزوماتی دارد که مهم‌ترین لازمه آن هماهنگی بین دستگاه‌هاست. در واقع شرط اول دیپلماسی اقتصادی، هماهنگی بین همه دستگاه‌هاست. در اینجا نقش وزارت خارجه به‌عنوان تنظیم‌کننده این هماهنگی تعیین‌کننده است. حتی هماهنگی‌های رسانه‌ای و اجرایی در کشور در دیپلماسی اقتصادی باید با وزارت خارجه تنظیم شود.

گفت‌وگوهای سیاسی و تعامل گسترده با دنیا منهای کشورهای متخاصم، کجای این پازلی که شما تعریف کردید، جای دارد؟
من اینجا مایلم به نکته‌ای اشاره کنم که در خنثی‌سازی‌ طرح‌های دشمن برای ضربه به کشور اهمیت دارد و آن این است که ما باید در چارچوب هنجارهای بین‌المللی رفتار کنیم. هنجارها و قواعد بین‌المللی را نباید نادیده گرفت. حرف من این است که در واقع برای خودمان مشغله جدید درست نکنیم. با نزدیک‌شدن به قوانین بین‌المللی و تنظیم استانداردهای داخلی، خودمان می‌توانیم قدرت و وجاهت خود را در دنیا بالا ببریم و حرفی برای دنیا داشته باشیم. دیپلماسی و تعامل گسترده با دنیا که شما به آن اشاره کردید یک کار هنری است ولی عقبه آن اقدامات اجرایی داخلی و تصمیم‌گیری‌های مهم برای نمایش اقتدار کشور است.
چه اقدامات اجرایی خوبی می‌تواند عقبه دیپلماسی کشور را تقویت کند؟
ما امروز با دشمنی به نام ترامپ و آمریکا مواجه هستیم. امروز دیپلماسی حرف اول را می‌زند. بنابراین باید موضعمان در دنیا تقویت شود. شما به همین مسئله مبارزه با پولشویی و مسئله تأمین مالی تروریسم توجه کنید. ما اگر قوانین داخلی خودمان را اصلاح کنیم و به نقش سازمان‌های بین‌المللی در این رابطه توجه داشته باشیم، خب، موضع خودمان را تقویت کرده‌ایم.

وزیر خارجه کشورمان اعلام کرد اولویت دوره جدید وزارت خارجه تعامل با کشورهای همسایه است. این مسئله منافاتی با تعامل با کشورهای غربی ندارد؟
ما در منطقه‌ای زندگی می‌کنیم که رشد نیافته است. در منطقه ما برداشت‌های پارادوکسی وجود دارد. گاه وقتی ما در تعامل با غربی‌ها هستیم و مایلیم مشکل خود را با سازمان‌های بین‌المللی حل‌وفصل کنیم، برخی ‌کشورهای منطقه احساس خطر می‌کنند. این را باید حل کرد. در این اوقات این کشورها معتقدند که ما می‌خواهیم به آنها ضربه بزنیم. در این شرایط ما باید به کشورهای همسایه اطمینان دهیم که به‌دنبال رویارویی با آنها نیستیم و تعامل با غرب را با رعایت حسن همجواری دنبال می‌کنیم. مثلا در مسئله برجام برخی از این کشورها این احساس را داشتند که ما درصدد ضربه به آنها هستیم. در حالی که اینچنین نبود و ما به‌دنبال مسئله هسته‌ای و مناقشات پیرامون آن بودیم. حل این مسئله منافاتی با تعامل با این کشورها نداشت.

با همسایه‌ها چه کنیم؟
ما از دو روش در برخی ‌کشورهای همسایه باید استفاده کنیم؛ اول اطمینان‌بخشی و دوم تعریف پروژه‌های مشترک. در واقع با استفاده از گفت‌وگو‌های سیاسی و راه‌های موجود برای گسترش روابط سیاسی باید به این نوع از کشورها اطمینان دهیم که ما به آنها مشکلی نداریم. این را ما یک مسیر اقناعی می‌نامیم، در واقع با اقناع مسئولان سیاسی این کشورها باید درصدد اهداف تعاملی خود با همه دنیا باشیم و از سوی دیگر پروژه‌های مشترک سود‌آور با این کشورها می‌تواند مسائل ما را با منطقه حل‌و‌فصل کند. با این دو روش آنها رفتارهای سیاسی ما را علیه خودشان تلقی نمی‌کنند. امروز به هر حال ما در شرایطی هستیم که برخی‌ کشورهای منطقه مشکلات اساسی با ما دارند. از سوی دیگر، آمریکایی‌ها هم بر مشکلات ما افزوده‌اند. راه‌حل اساسی که برای ما می‌ماند چیست؟

بهترین راه‌حل در عرصه سیاست خارجی کارکردن ما با اروپا و سایر شرکا‌ در برجام مثل چین و روسیه به‌صورت مستمر است. هرچه بتوانیم این رویکرد تعاملی با شرکای برجام منهای آمریکا را در کنار تعامل با کشورهای منطقه با همان روش‌هایی که ذکر شد صورت دهیم، موفق‌تر خواهیم بود. این یک واقعیت است که اروپا به‌دلیل اینکه مایل نیست مشکلات خاورمیانه به کشورهایشان سرایت کند، همراهی بیشتری را در برجام از خود نشان خواهد داد. ما نیز برای کارکردن با آنها عدم‌انعطاف را باید کنار گذاشته و با رعایت مصالح کشور و امنیت ملی، راه تعامل را باز بگذاریم و روش‌های گسترده‌شدن آن را دنبال کنیم.