استراتژی مرحله ائی ما با اروپا؟!

خلاصه: اروپا هم حوزه تمدنی ما در طول تاریخ بوده و هم حلقه اول امنیتی خاورمیانه که درک بهتری نسبت به امریکا از آسیب پذیریهایش در برابر هر گونه ناامنی در این منطقه دارد. این دو مقوله بستر خوبی برای همکاریهای ایران و اروپاست تا سازه برجام آسیب نبیند. برای حفظ این سازه جهانی باید نه تنها اروپا را همراه خودمان کنیم، بلکه نباید اقدامی کنیم که هر یک از اروپائیها پشت سر ترامپ بروند! ضمنا” با توجه به تبعات و مسائل حول و حوش برگزیت، آینده اتحادیه اروپا می تواند کمی متزلزل شود و این خواست ترامپ است و سیاستهای ما باید بیشتر به سمت تقویت اتحادیه برود. کار با اروپا مستلزم دو امر است: ۱- اجماع سازی از طریق تعامل بیشتر و حضور دائمی سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی (رسانه ائی) در اروپا تا آنها نیز دغدغه ما را دغدغه خودشان بداند و ۲- استاندارد سازی و بالا بردن استانداردهای سیاسی اجتماعی و اقتصادی تا زمینه ائی باشد برای تعامل بیشتر با این قاره. پخش و پلا بودن دیپلماتها و مسئولین کشور در اروپا برای ملاقاتهای دو و چند جانبه و انجام کار سیاسی تبلیغی و روی آنتن و خط بودن امری پسندیده بوده تا اروپا مساله برجام را جدی تر تلقی کند. اینکه روزنامه وال‌استریت‌جورنال نوشته : «پس از اینکه اطریش و لوگزامبورگ حاضر نشدند میزبان مکانیزم مالی داد و‌ ستد با ایران معروف به SPV باشند، فرانسه و آلمان طرح‌هایی را آماده کرده‌اند تا این مکانیزم را از شکست نجات دهند.» یک پیام خوب در مقابل استراتژی حفظ اروپا در اردوگاه ماست. در این راه نزدیک کردن استانداردهای تجاری و سیستم مالی و بانکی کشور به استانداردهای جهانی، تقویت نقش سازمانهای مردم نهاد و بخش خصوصی در اقتصاد کشور، تعریف پروژه‌های مشترک اقتصادی مانند تامین انرژی همچون برق، نفت و گاز از طریق همسایگان غربی به اروپا که می‌توانند به ما کمک کنند منافع مشترک ایجاد کنیم. این اقدامات میتواند نه تنها ما را در مقابل تحریمهای هوشمند این دوره کمتر آسیب پذیر کند بلکه می تواند اهداف و مطامع سیاسی اقتصادی ما در سیاست خارجی را به زبان بین المللی ترجمه و به آنها جنبه امنیتی ندهد و ترامپ را خلع سلاح کند. این موارد را مفصلا” در مصاحبه با روزنامه فهیختگان مورخ ۲۸٫۸٫۹۷ توضیح داده و چنانچه حوصله، وقت و علاقه داریم مطالعه فرمائید.

نصرت‌الله تاجیک،استاد سابق دانشگاه دورهام انگلیس:
مقابله با جنگ روانی اولین گام مبارزه با تحریم هاست

متن: نصرت‌الله تاجیک، دیپلمات و کارشناس مسائل بین‌المللی است، سابقه تدریس در دانشگاه‌های انگلستان را دارد و در عرصه دیپلماتیک هم حضور در سفارت ایران در اردن را تجربه کرده، او سال‌هاست در عرصه سیاست خارجی فعالیت می‌کند و حالا در گفت‌وگو با «فرهیختگان» مساله تحریم‌ها و آینده آن را بررسی کرده است. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید. با توجه به اینکه اروپایی‌ها در عمل به وعده‌های خود کوتاهی کرده و آن را به تاخیر انداخته‌اند و همچنین ایران را معطل گذاشته‌اند، یک سوال اساسی مطرح می‌شود و آن اینکه امروز تکلیف ایران با کشورهای اروپایی چیست؟
از آنجا که اروپایی‌ها حلقه اول نه‌تنها امنیتی بلکه حوزه تمدنی خاورمیانه و غرب آسیا هستند و به دلیل سوابق ارتباطات سیاسی-اجتماعی با این منطقه و به‌ویژه با ایران به نقش و قدرت نرم و سخت کشورمان در منطقه قائلند، لذا علاقه‌مندند سازه و ساختار برجام پابرجا بماند. البته اینکه فکر کنیم اروپا امکان ایستادگی مطلق مقابل آمریکا را دارد خیلی واقع‌بینانه نیست. سلطه دلار اجازه نمی‌دهد اروپا بخواهد چنین نقشی را بازی کند، از سوی دیگر این مساله را هم داریم که اروپا با آمریکا و با ترامپ مشکل دارد. بنابراین من نسبت به موضع و اقدامات اروپا و ظرفیت‌ها و چالش‌هایی که دارد فکر می‌کنم اروپایی‌ها امروز بازی پلیس خوب و پلیس بد با ایران ندارند یا به‌نوعی جنگ زرگری نداشته و با آمریکا معامله تقسیم کار نکرده‌اند. ممکن است اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها به دلیل مواضع‌شان وارد یک تقسیم کار طبیعی شده باشند، اما نه به صورت زدوبند بلکه با توجه به مقولاتی که برشمردم مخصوصا مشکلاتی که با ترامپ درخصوص تعرفه‌ها، مسائل ناتو و حالا مساله تشکیل ارتش اروپایی دارند نه‌تنها از همکاری تمام‌عیار با آمریکا در زمینه همراهی برای اعمال تحریم‌ها مانند دور گذشته و قبل از برجام فاصله گرفته‌اند، بلکه به دنبال سازوکارهایی هستند که اگر اجرا شود تا حدی زهر تحریم‌های آمریکا بر اقتصاد ایران را خواهد گرفت. مهم عملیاتی کردن این اراده است و اینکه اروپا مطمئن شود هزینه‌ای که در این مسیر صرف می‌کند به‌نوعی سرمایه‌گذاری است برای استقلال بیشترش از آمریکا.
بنابراین به نظرم اروپا علاقه‌مند است مشکل تاثیر تحریم‌های آمریکایی بر اقتصاد ایران حل شود تا تبعات امنیتی برای منطقه آنها نداشته باشد و از طرفی ایران هم بتواند قسمتی از اقتصاد خود را با ظرفیتی که در اروپاست ادامه دهد تا دلیلی برای خروجش از برجام نباشد. برای تحقق این نیات چندی پیش پیشنهاد دادم اتاق تهاتر پایاپای یا اتاق تهاتر به یورو (Euro Clearing House) بین ما و اروپا تنظیم شود تا کانالی باشد برای آغاز تبادلات مالی. چنین سازوکاری را اخیرا اروپایی‌ها( SPV ) Special Program Vehicle نامیده‌اند و لذا معتقدم با راه‌اندازی این سازوکار اروپا می‌تواند همکاری خود را به‌خوبی آغاز کند. اما خب ما باید ذهن‌مان را به‌گونه‌ای تنظیم کنیم که محدودیت‌های اروپا در آن گنجانده شده باشد. باید بدانیم اروپا قدرت مطلقی برای مقابله ندارد ولی اراده نسبی دارد، چه بسا این فضا را شرایط خوبی می‌بیند که مشکلات خود را با ترامپ تسویه کند و از این مقوله یک فرصت برای خود بسازد. در این میان البته باید بدانیم که همکاری با اروپا به الزاماتی نیز نیاز دارد؛ یکی از الزامات استانداردسازی مناسبات، تعاملات و روابط مالی ما است.
متاسفانه در دوران تحریم و به دلیل برخی سوءمدیریت‌های داخلی نتوانستیم سیستم مالی و بانکی کشور را به استانداردهای جهانی نزدیک کنیم. این امر باعث می‌شود حتی اگر فردا اروپا گارانتی و ضمانت و تایید صددرصدی به ما بدهد که ما می‌خواهیم با سیستم بانکی شما کار کنیم به دلیل این عدم رشد و توسعه سیستم بانکی دو سیستم با هم هماهنگ نباشند و فعالیت‌ها آغاز نشود یا به‌کندی پیش برود. البته سیستم‌ها فقط سیستم‌های کامپیوتر و سخت‌افزاری نیستند. مهم‌ترین قسمت سیستم‌های نرم‌افزاری آموزش است و اینکه ما از مسیر این استانداردسازی بتوانیم خود را همپای موسسات مالی و بانکی اروپا ترسیم کنیم. استانداردسازی‌هایی مانند CFT و FATF در حقیقت جنبه جهانی این تعاملات است و نیاز به قوانین، دستور‌العمل‌ها و چک‌لیست‌های داخلی نیز داریم. البته ما از کنار تهیه، تصویب، اعمال، گردن نهادن به تمامی الزامات و اجرای کامل این استانداردهای داخلی و خارجی نمی‌توانیم هیچ فخری بفروشیم، چراکه اینها وسیله و ابزار کار ما در دنیای کنونی است. سخن را خلاصه می‌کنم باید با اروپا کار کنیم و امیدوار و خوشبین باشیم، زیرا اگر با اروپا به هر نوعی بخواهیم به هم بزنیم، آنان را پشت سر ترامپ فرستاده‌ایم، لذا بدترین استراتژی را اتخاذ می‌کنیم، در حالی که بهترین استراتژی به عقیده من ایزوله و تنها نگه داشتن ترامپ است.

باید بگویم که ما متاسفانه روش بدی برای تامین منافع کشور خود در پیش گرفته‌ایم. بی‌در و پیکری در تجارت ایران با دنیا وجود دارد، لذا ما نمی‌توانیم به‌خوبی از اهرم‌های خود استفاده کنیم، لذا این فرآیند باید در کشور ساماندهی شود. فراموش نکنید که اصل عمل متقابل هم در دیپلماسی وجود دارد و هم در تجارت. اگر از ابتدا به این میزان درهای کشور را روی کالایی خاص باز نمی‌کردیم و با حساب و کتاب پول خود را خرج می‌کردیم به عقیده من شاید امروز می‌توانستیم اصل عمل متقابل را اجرایی کنیم ولی الان اجرایی کردن این مساله دیر شده است، ولی باز هم هر زمانی ماهی را از آب بگیریم تازه است. ایران باید بتواند در قبال آنچه می‌خرد به طرف معامله خود بفروشد. متاسفانه ما در حالی به دنبال کالاهای کره‌ای رفته‌ایم که می‌دانیم تولیدات آنها کالاهای انحصاری نیست. کالاهای جایگزین بسیار دارد، لذا باید به دنبال یافتن جایگزین‌ها هم باشیم. این نیاز به محور قرار گرفتن سیاست خارجی در کلیه تعاملات و مراودات کشور با طرف‌های خارجی دارد. متاسفانه وزارت امور خارجه از منظر سیاستگذاری و نظارت بر روند تجارت و تعاملات خارجی غایب است و هر سازمان و هر ارگانی هر کاری که می‌خواهد می‌کند! این‌گونه اداره جزیره‌ای سیاست خارجی نه ممکن و نه به نفع مملکت است! امیدوارم مسئولان کمی به تبعات کنونی اداره سیاست خارجی کشور بر تامین منافع و مصالح ملی توجه کنند.

منبع: روزنامه فرهیختگان مورخ ۲۸٫۸٫۹۷